جمعه نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ - 21:54 - امید طاهرنژاد -
قبل از همه، محیط شناسی را باید مطالعه زیست-بوم دانست که چگونگی اشغال زمین توسط موجودات زنده (گیاهی، حیوانی) و همچنین، نحوه تنسیق آنان در اماکن و چگونگی کنش و واکنش بین این موجودات با یکدیگر را شامل می شود.
پس، محیط شناسی، دانش شرایط هستی و تعامل با کنش و واکنش بین موجودات زنده و محيط، و یا دانش مرتبط با روابط موجود زنده و محيط، می باشد.
هنگامی که محیط شناسی در مورد انسان به کار می رود، به چگونگی استقرار انسان در جغرافیا و مخصوصا شیوه های تجمع انسان ها و سکونت آنان در جغرافیا توجه دارد.
از نظر مک کنزی محیط شناسی انسانی، مطالعه وابستگی متقابل و گروه بندی انسان ها در فضاست. او در اثرش با نام شهر (City) که در سال ۱۹۲۵ منتشر شده است می گوید:
«محیط شناسی اجتماعی از آن رو به مطالعه روابط موجودات انسانی در چارچوب فضا و زمان می پردازد که این روابط از نیروهای گزیننده، توزیع کننده و انطباق بخش محیط طبیعی تأثیر می پذیرند».
از دیدگاه مورنو، محیط شناسی اجتماعی، شامل مطالعه روابط بین گروه های انسانی است با مجموعه محیطی آنان و به بیان روشن تر، شناخت وابستگی های متقابل نهادها و نحوه گروه بندی های انسان ها در فضا است.
منبع: بیرو، آلن؛ فرهنگ علوم اجتماعی؛ ترجمه: باقر ساروخانی؛ تهران، کیهان، چاپ چهارم 1380.